
ولادت | ۱۳۳۸/۰۴/۱۵ | تويسركان |
شهادت | ۱۳۶۰/۰۷/۰۹ | سر پل ذهاب |
بسم رب الشهدا و الصديقين
ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
مپنداريد آنان كه در راه خدا شهيد شدند مردهاند، بلكه زنده و جاويد نزد خداي خويش روزي ميخورند.
اكنو كه عازم جبهه حق عليه باطل ميباشم همه بايد بدانند من آگاهانه و با ميل و رغبت و با انتخاب خود در اين راه قدم گذاشتم و براي بار دوم به جبهه اسلام عليه كفر ميروم پروردگارا اينك تو شاهدي كه آگاهانه به مقصد خويش ميروم. اي يزيديان بدانيد كه ايمان به خدا و پيروي از خط امام امت اين پير تاريخ و اين الگوي انسانيت ما را پيروز خواهد كرد. اگرچه با كشته شدن صدها و هزارها مسلمان پاك برابر باشد و حال كه بدنهاي ما براي مردن آفريده شده پس چه بهتر كه اين مرگ در راه خدا باشد. لذا اگر توفيق بيشتري پيدا كردم و سعادت نصيبم شد و توانستم پيروز و رستگار شوم و در اين راه شهيد شدم هيچ كس مسئول مرگ و شهادتم نيست بنابراين اميدوارم به جاي آنكه بر من بگريند و عزاداري كنند از خداوند غفور و رحيم برايم طلب آمرزش و عفو براي خطاها و غفلتهاي گذشتهام كنند. پدر و مادر عزيزم شمائيد كه بعد از الله تمام وجود و هستيام از شماست و من نتوانستم قدر آن همه زحمات طاقت فرساي شما را بدانم از اينكه گاهي بچگي و جواني كردم و نتوانستم احترام لازم را مبذول دارم از شما طلب عفو و بخشش كرده و پوزش ميخواهم، اميدوارم اگر خبر شهادتم را شنيديد غمگين و افسرده نشويد و اصلاً دلتان براي من نسوزد و فقط دلتان براي اسلام بسوزد و اين را بدانيد كه من در اين راه كامروا و سعادتمند هستم زيرا اين وعده حق و حتمي خداوند است، و پدر جان از شما ميخواهم كه بعد از مرگ من برايم مجلس مجللي نگيريد و بيشتر از همه به واجبات اسلام بنگريد و اما پدر جان يك جزئي بدهكاري به ابوالقاسم دارم، مبلغ ۳۰ تومان به داشي اسدالله، ۲۰۰ تومان به محمد باقر خامه فروش بدهكارم، از شما پدر عزيز انتظار دارم در اولين فرصت من را از زير دين آنان بيرون آوري و پدر جان وصين ديگرم اينكه بعد از من خانه به همسرم و فرزندم تعلق دارد و خودتان ميدانيد كه من بيشتر از خانه چيز ديگري ندارم.
آرزوي سعادت شما و پيروزي اسلام را بر كفر از خداوند منان خواهانم. والسلام حسين خزلي ۱۵/۶/۱۳۶۰
