
ولادت | ۱۳۵۱/۱۰/۰۵ | همدان |
شهادت | ۱۳۶۵/۰۶/۲۰ | جزیره مجنون |
«بسم الله الرحمن الرحيم»
با درود و سلام به پيشگاه مقدس حضرت بقيهالله و با سلام بر نائب بر حق او امام خميني و با سلام بر تمام شهداي راه حق و حقيقت و سلام بر شهادت که بالاترين درجه خلوصاست، چه خوش لحظهاي است لحظه ديدار معشوق و چه زيباست پرواز خونين عاشقان حضرت دوست در اوج ملکوت و چه گواراست شهد شيرين شهادت، و چه زيباست با کاروان نور به لقاءالله پيوستن.
خداوند در اين لحظات آخر ميگويم اي خدا تو را به مقربان درگاهت قسم ميدهم که از گناهان بنده حقير در گذر و مرگم را شهادت در راه خودت قرار بده.
اي برادران به فرمايشات امام گوش فرا دهيد و به آنها جامه عمل بپوشانيد و جنگ را در رأس همه مسائل قرار دهيد. اي برادر اگر امروز جنگ را در رأس تمام مسائل خود قرار ندهيم فرداي قيامت از آن گروه خواهيم شد که با امام حسين(ع) بيعت کردند ولي در روز عاشورا او را تنها گذاشتند.
مادرم در مرگ من شيون نکن و نگذاريد دشمنان اسلام دلشان شاد شود، مادر من راهي را رفتم که به خاطر آن علياکبر و علياصغر حسين(ع) و حضرت ابوالفضل در آن راه به شهادت رسيدند. پس آيا مردن در اين راه افتخار نيست؟ آيا پاسداري از خون به ناحق ريخته حسين(ع) و پاسداري از انقلابي که فرزند خلف او يعني امام امت بر پا کرده افتخار نيست؟
پس راهي که ما رفتيم راه حق و راه آزادي است ولي از خدا ميخواهم که نام ما را هم از شهدا قرار دهد.
کساني که مخالف خط سرخ شهدا و ولايتفقيه هستند در مرگ من گريه نکنند و بر جنازه من حاضر نشوند.
اما از شما تقاضاي عاجزانهاي دارم اينکه نام مرا بر روي هيچ چيز ننويسيد و در هيچ جايي نگوييد و بر روي قبر من هيچ کلمهاي جز شهيد گمنام ننويسيد چون آرزوي قلبي من اين است که گمنام باشم. به من پاسدار نگوييد زيرا نام بسيجي اگر لياقتش را داشته باشم کافي است.
در پايان از پدر و مادر و خانواده عزيزم حلاليت ميطلبم و از آنها ميخواهم که ياد خدا را فراموش نکنيد که با ياد خدا دلها آرام ميگيرد. امام امت را دعا کنيد به اميد پيروزي همه مستضعفان بر همه مستکبران و بر افراشته شدن پرچم اسلام بر همه جهانيان
