ولادت | ۱۳۴۵/۰۷/۰۱ | مريانج |
شهادت | ۱۳۶۲/۰۵/۱۲ | حاج عمران |
بسم الله الرحمن الرحيم»
«گمان مبريد آنان که در راه خدا کشته ميشوند مردهاند، بلکه زندهاند و در نزد پروردگار خويش روزي ميخورند».
با سلام بر مهدي صاحبالزمان(عج) و با سلام به امام امت خميني و روحانيت مبارز و در خط امام و درود بر ملت قهرمان و شهيدپرور که با نثار خونشان درخت اسلام را بارور کردند و دين خدا را ياري رساندند و نگذاشتند اسلام در معرض خطر قرار گيرد.
پدر و مادر و خانواده عزيزم اينجانب بر اساس رسالت و مسووليتي که احساس کردم در راه اسلام براي پاسداري و حراست از انقلاب اسلامي که خونبهاي ۲۰۰ هزار شهيد و مجروح و معلول است در جبهه حق عليه باطل آمدهام.
من قدم در اين مسير خدايي را يک فريضه ميدانم و در اين راه اگر دشمن را شکست دهيم پيروزيم و اگر به ظاهر شکست بخوريم و شهيد شويم باز هم پيروزيم و اين مايه شکر دارد. اين افتخار از جانب خدا براي من و شماست که در اين راه به درجه شهادت برسيم زيرا به جايي ميرويم که ملکوتش نامند آنجا که بهشتش گويند. من هرگز زير بار زندگي ذلت بار را قبول نخواهم رفت و مرگ سرخ و شهادت را بر زندگي دنيايي ترجيح ميدهم. همان طور که قلبم آگاه است به زودي به آرزوي خود خواهم رسيد. هيهات که عمرم گذشت و هنوز اندر خم يک کوچهام.
پروردگارا، ميدانم که قدردان نعمتهاي تو نبودم و از تو سپاسگزاري نکردهام و از همه نعمتها بيشتر به خاطر وجود امام عزيز شرمندهام براي اينکه توفيق نيافتم آن طور که بايد در گفتارش نظر کنم.
درود خداوند بر تو پدرم که با امضاکردن رضايتنامه براي من در حقيقت شهادتنامه مرا امضا کردي. مادرم همچون کوه باش و در اين راه استقامت کن و لحظهاي از ياد و نام خدا غافل نباش که هر چه بکوشي باز هم کم است و فرياد شهيدان راه خدا را به مردم برسان که همانا فرياد ما پيروي کردن از خدا و قرآن و پيروي از دستورات رهبري است.
خواهرانم زينبگونه راه مرا ادامه دهيد و هميشه پيرو ولايت فقيه و روحانيت مبارز باشيد. از شما برادرانم تقاضا دارم که هيچگاه سنگر اسلام و ميدان جنگ را ترک نکنيد و براي هميشه دشمن را شکست دهيد.