
ولادت | ۱۳۴۱/۱۱/۰۱ | بهار |
شهادت | ۱۳۶۵/۰۲/۲۷ | مهران |
سم رب الشهداء والصديقين
خلاصه اي از زندگي شهيد جواد قروه اي
تولد تحصيلات :
شهادت به حکم اينکه عملي آگاهانه و اختياري است و در راه هدفي مقدس است و از هرگونه انگيزه و خودگرايانه منزه و مبرا است، تحسين انگيز و افتخار آميز است و عملي قهرمانانه تلقي مي شود در ميان انواع مرگ و ميرها، تنها اين نوع مرگ است که از حيات و زندگي برتر و مقدس تر و عظيم تر و فخيم تر است. شهيد والامقام جواد قروه اي بسيجي رشيدي که انتخابي آگاهانه داشت واز خانواده اي شهادت طلب برخاسته بود . او همانطوريکه به برادر شهيدش قول داده بود خيلي زود سلاحش را بر دوش گرفت تا راهش را ادامه دهد واينگونه بود که هنوز ده روز از شهادت برادر نگذشته بود که براي حضور درجبهه ثبت نام نمود وبا بسيجيان دلير ي که آماده حماسه آفريني بودند به غرب اعزام گرديد.
شهيد بزرگوار جواد قروه اي فرزند فتح اله در يکي از روزهاي سرد واستخوان سوز زمستان سال ۱۳۴۱ در شهر بهار در خانواده اي متدين ومسلمان بدنيا آمد . او در خانواده اي تقريبا پرجمعيت رشد ونمو کرد وبه بالندگي رسيد ، دوره دبستان را در دبستان بهمني سابق گذراند وراهنمائي را نيز در آموزشگاه (حجه الاسلام رضا بهاري ) طي کرد .
حضور در رزم وحماسه
شهيد سرافراز بسيجي جواد قروه اي از لحظ اخلاقي ورفتاري عالي بود ودر يک خانواده متدين بزرگ شده بود وبه اخلاقيات ارزش ميداد. برادر با محبت ومهرباني براي پدر ومادر وبرادران وخواهرانش بود . انسان شجاع وبا غيرتي که تنها ده روز از شهادت برادر کوچکتر منصور ميگذشت که در ۲۴ فروردين سال ۱۳۶۵ با خيل بسيجيان شهرستان به غرب عزيمت کرد . شهيدي که ولايت پذير بود وطبق فرمان ولي فقيه وامام ورهبر خود براي نبرد با بيگانگان متجاوز با اينکه خدمت سربازي خود را انجام داده بود ودوسال در شرايط جنگي کشور سر بازي رشيد در ارتش جمهوري اسلامي در رسته تکاور درجبهه هاي غرب وجنوب خدمت کرده بود براي دفاع از آب وخاک اين کشور وادامه راه برادر شهيدش پاي در جاي پاي برادر گذاشت وهنوز دوماه نشده به برادر ملحق شد.
رشادت وشهادت :
اينجا مهران است وقلاويزان ؛ اينجا کربلاي مهران است شروع کربلاهاي ايران ۱و۲و۳ ………. کربلاي ۵ … اينجا سرزمين قلندر مرداني است كه تا آخر كوچههاي عرفان را با محبت زهرا رفتهاند. اينجا مرداني به طواف خدا رفتهاند كه هشت فصل را در آغوش خدا بودهاند. وشهيد سلحشور بسيجي در فصل پنجم به خدا رسيد . اينجا محراب عشق است. مظهر غرور زمين است. اينجا سرزمين فرشتگان است. اينجا سرزمين خداست. آغاز عاشق شدن خدا، آغاز لبيك است. شهيد سرافراز در ۲۷ ارديبهشت سال ۱۳۶۵ در نبردي نابرابر با تانکهاي دشمن بعثي که اينک خط را شکسته بودند ونيروهاي رزمند درمحاصره آنان قرار گرفته بودند در نبرد تن ها با تانک در گرماگرم آتش سنگين عراقي ها درجنگ وگريز با تانکها مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفته وجسم گلگونش برخاک افتاد وشدت آتش فرصت انتقال پيکر را به عقب نداد وجسم پاکش تا سالها جاويد والثر در منطقه باقي ماند.
