ولادت | ۱۳۴۴/۰۵/۰۲ | بهار |
شهادت | ۱۳۶۱/۰۹/۱۵ | گيلان غرب |
بسم ا… الرحمن الرحيم
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل ا… امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
خيال مبريد آنهائى كه در راه خدا كشته شدند مردهاند بلكه زنده هستند و در پيش خداى خود روزى مىخورند.
با درود به رهبر كبير انقلاب و با درود و سلام بى پايان بر تمامى شهيدان و رزمندگان اسلام.
وصيت نامهُ خود را چنين آغاز مىكنم. اول از مادر مهربانم مىخواهم مرا حلال نمايد و بعد از من فقط امام را دعا نمايد و ديگر اينكه مادر جان تو خيلى به گردن من حق دارى و چون تو و برادرم سبزعلى زحمت مرا زياد كشيديد و مرا بزرگ كرديد چون من تا خودم را بشناسم پدر من با پدر برادرانم سبزعلى و همزه على جدا است بعد از مادرم پرسيدم چرا شناسنامه من با اينها جدا است. گفت پدر تو با اينها جدا است گفتم پس اگر پدر من جدا است چرا تا بحال من نمىشناسم و به من چرا پدرى نكرده است بعد از آن فهميدم برادران من سبزعلى و همزه على برادران با پدر جدا هستيم در آن خانه مىماندم خيلى خجالت مىكشيدم اما آنها من را با خودشان هيچ فرقى نمىگذاشتند