ولادت | ۱۳۴۳/۰۵/۱۱ | همدان |
شهادت | ۱۳۶۳/۰۴/۱۵ | جوانرود |
با سلام بر مهدی صاحبالزمان(عج) و با سلام به امام امت خمینی و روحانیت مبارز و در خط امام و درود بر ملت قهرمان و شهیدپرور که با نثار خونشان درخت اسلام را بارور کردند و دین خدا را یاری رساندند و نگذاشتند اسلام در معرض خطر قرار گیرد.
قبل از هر چیز بگویم که من با عشق به انقلاب و با عشق به اسلام و عشق به حسین(ع) و عشق به شهادت، وارد سپاه شدم و اگر عشق و علاقه به اینها نبود وارد سپاه نمیشدم. به عنوان یک برادر کوچک از شما خواهش میکنم که ماه تابان امام خمینی را همراهی کنید که روزنه امیدتان است.
خدایا! بارالها! پروردگارا، با ایمانی که به روز قیامت داشتم پا به عرصه جهاد گذاشتم و شاید در راه تو شهید شوم ولی آیا این کشته شدن مرا میتوان شهادت نامید؟!
خدایا از رحمت تو ناامید نیستم، زیرا میدانم که تو توبهپذیر دانایی، اما زمانی به یاد سخن سالار شهیدان میافتم که میگوید ما در دامن کرامت و آقایی پرورش یافتهایم و سیادت و سروری در روح و جانمان موج میزند و عزت و شرف به ما حکم میکند که برای مرگ آغوش باز کنیم.
ای خواهران و برادران از شما میخواهم که در مرگ من گریه نکنید زیرا این گریه شما منافقین را شاد میکند و مرا ناراحت! از همه شما میخواهم که برایم دعا کنید تا بلکه دعاهای شما مستجاب شود و من رو سیاه را خداوند ببخشد و گناهانم در گذرد
