بسم رب الشهدا و الصديقين
وصيت‌نامه چراغعلى زارعى
با سلام به مادر عزيزم و برادران مهربانم غرض از نوشتن اين دو سه كلمه به اين مبنا بود كه وصيت نامه بر هر فرد مسلمانى واجب است باشد كه اين وصيت نامه يادگارى باشد از براى شما و شادى روح من كه به آن عمل شود .
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله وقتى كه وصيت نامه مرا مى خوانيد من ديگر در بين شما نيستم و اگر خدا مرا به ضيافت خود دعوت كند از دل و جان به نداى او لبيك خواهم گفت و جسمم را فداى وطنم و خونم را براى آبيارى درخت انقلاب كه همانا اين انقلاب به انقلاب جهانى آقا مهدى (عج ) متصل خواهد شد فدا خواهم كرد و روحم را سبك بال اگر لياقت داشته باشم به ملكوت اعلا روان خواهم ساخت آرى مادر ديگر بس است اين همه يارانم را به خاك سپردم شاهد جان دادنشان بودم ديگر بازوانم و شانه هايم نحيف شده از بس همسنگرانم را به دوش كشيدم مگر من خونم از خون آنها رنگين تر است اى خداى من اى مولايم تو را به حسين قسم ديگر بس است من را هم بر را برگزيده ام و خيلى وقت است جان باخته ام وقتى جان باخته ام كه با ديدى روشن و فكرى روشن پا به اين راه سرخ نهادم باشد اگر بنابراين است كه دژخيمان بر ما بتازند و مارا به مسلخ عشق بكشانند واگر خون من باعث مى شود كه اسلام زنده بماند پس به فرموده مولايم حسين (ع ) اى خمپاره اى تيرهاى آتشين و اى مينها مرا وتن خاكى مرا كه جز قفسى نيست