بار الها پروردگارا من بنده گنهگار تو هستم و گناهان من از حد گذشته و در ميان گِل گير كرده‌ام در اين حال باز اميد هدايت تو را دارم و به تو و مهر تو دل بسته‌ام و اميدوارم كه عفو كني و در را به رويم باز كني. بار پروردگارا نكند بر روي قلب من مهر زده‌اي يا كه اصلا مرا به حال خودم واگذاشته‌اي اگر اينطور باشد مرگ من بهتر از زنده ماندنم است بار الها لحظه‌اي مرا به خودم وامگذار پروردگارا شهيدان را از ياد ما مبر و از تو ميخواهيم هميشه شهيدان را در نظر ما جلوه‌گر نمايي. پروردگارا لطف تو بسيار است و لكن من در عوض گنهكارم تو لطف مي‌كني و من بي‌لطفم بار پروردگارا زبانم گوياي صفات تو نيست و من در شكر نعماتت ناتوانم و اينكه به من توفيق دادي كه بتوانم بنويسم و با تو سخن بگويم خود شكر دگر دارد پس بارالها قلب سياه مرا به نور ايمان منور بفرما. پروردگارا هر كس مرا مي‌بيند خيال مي‌كند كه من خوب هستم ولي از من خبر ندارد و نمي‌دانند كه چه انسان بدي هستم. بارالها مرا درياب و رهايم ساز و به خودم وامگذار و در همه حال مرا هادي باش و زنجير بندگي‌ات را بر گردنم بينداز، خدايا اگرچه به ظاهر خندانم ولكن از درون درد و غمي نهان دارم و در اينجا و همه جا اين را مي‌گويم خدايا با همه گناهانم به تو اميد دارم.
والسلام‌عليكم و رحمه‌الله و بركاته ـ فرهاد پوراكبري

وصیت نامه