
ولادت | ۱۳۳۶/۰۱/۰۳ | ورامين |
شهادت | ۱۳۵۹/۰۸/۲۵ | سوسنگرد |
“بسماللهالرحمنالرحيم”
سلام به پدر عزيزم؛ پدر عزيز اگر من در راه دين اسلام شهيد شدم ناراحت نشو و اشک نريز؛ فقط مرا ببخش اگر در دوران جواني بياحترامي نسبت به شما کردم.
سلام به مادر خوبم؛ مادر مهربان تا آخرين لحظه به ياد زحمات زياد تو و ناراحتي که براي من تحمل کردي هستم. مادرم شيرت را حلال کن و دعاي خيرت را پشتيبان برادران ديگر کن. مادر براي از دست دادن من اشک نريز و خوشحال باش که جوان خود را در راه دين و اسلام فدا کردي و اگر به تو تسليت گفتند در جواب به آنها بگو، به من تبريک بگوئيد.
سلام بر خواهر عزيز و بهتر از جانم؛ خواهر جان اگر من و شوهرت در جبهه شهيد شديم ناراحت نشو و بلکه خوشحال باش و به دخترت بگو تا راه دايي و پدر خود را پيش گيرد.
سلام بر برادر عزيزم؛ برادر جان بعد از من حامي پدر و مادر و خواهران تو هستي اميدوارم که وظيفه خود را به نحو احسن انجام دهي. برادر جان مگذار پدر و مادر عزيزم ناراحت باشند هميشه آنها را شاد نگهدار.
خدمت همسر خوب و مهربانم؛ همسر مهربانم خوشحال باش که من به جبهه رفتم اگر من سعادت داشتم و شهيد شدم ناراحت نباش بلکه خوشحال باش و به همه بگو تا به تو تبريک بگويند و اگر فرزندي از من باقي ماند اگر خواستي آن را بزرگ کن و اگر نخواستي آن را تحويل پدر و مادر بده و اگر خواستي تا آخر عمر پيش پدر و مادر بمان و اگر نخواستي هر جا که راضي هستي برو.
“رحيم مهرابي ساعت ۶ صبح روز ۲ آبان ۵۹ در پادگان ابوذر
