ولادت | ۱۳۴۱/۰۴/۰۶ | كبودر آهنك |
شهادت | ۱۳۶۰/۰۹/۱۷ | مريوان |
مادرم ، به شرافت سربازي قسم خورده ام تا اينكه تا آخرين نفس و آخرين گلوله ام در راه وطنم بجنگم . آنچنان بجنگم كه بلبلان از نغمه خواني باز مانند . من شيرم مادر بر شير عقب نشيني ننگ است . بر عهد و پيمان خود وفا ميكنم بر خاك انقلابم اين خون را فدا مي كنم . از تفنگ من مادر خصم بر عزا نشيند گريه سردهد . گر شهيد شوم تو گريه مكن بلكه از بهر من تو حجله آزين نما . زيرا شهيد مرده نيست مگر نه اين فرموده كلام الله نيست ؟ مادرم مادر خوب و مهربانم ، من طوفانم زحمله من موج دشمن برهم خورد درهم مي شكنم دشمنان را ، همه حيرت زده مات و مبهوت با چشمان غضب آلود از پشت بر من بنگرند و آهي سرد از ته دل برآورند .
مادر توهم غرورت را مشكن ، تو هم چون شير زنان ديگر با كمال مسرت بدنبال من راه بيفت به دنبال اين تابوت.
زهرجا كه بگذرد از تابوت من غوغا برپاخيزد.
چه سنگين ميرود اين مرده
زبس آرزو دارد اين مرده قبرم شاهد بر تاريخ و زمان است زيرا اين قبر در بلندترين نقطه قبرستان است ، زيرا اين قبر جواني ناكام است .
اي رهگذر پا برسرقبرم مگذار
من هم زماني عاشقي شوريده بودم
ليك سربربالين خاك ره يار نهاده ام
بدان اميد كه گذر يارم بدين گورستان افتد
تا اينكه با زبان بي زباني شرح سينه ام را بازگويم
تا جنايت خصم را به او دانه به دانه گويم
