ولادت | ۱۳۴۴/۱۲/۰۵ | همدان |
شهادت | ۱۳۶۵/۱۱/۱۱ | شلمچه |
پدر عزيزم براي آخرين بار با شما خداحافظي ميکنم، پدرجان ميدانم که شما با چه مشکلاتي مرا بزرگ کرديد تا در پيري بتوانم براي شما مفيد باشم و دست شما را بگيرم ولي چه کنم که سرنوشت جز اين نبود هر چه خدا بخواهد همان ميشود. بدانيد که من آگاهانه در اين راه قدم برداشتم و هدفم شهادت در راه اسلام و قرآن است و از شما تقاضا دارم در زمان شهادتم گريه نکنيد و صبر و بردباري را پيشه خود سازيد و همچون ساير خانوادههاي ديگر شهدا هميشه يار و ياور امام باشيد و هيچ زماني امام را تنها نگذاريد.
مادر جان چه شبها که در سر گهواره من بيدار ماندي تا من کوچکترين ناراحتي نداشته باشم و مرا از آب و آتش دور کردي تا من رشد کردم و بزرگ شدم و حال قصد آن داشتي تا در آينده من ازدواج کنم و شب عروسي مرا با لباس دامادي ببيني که خداوند آن را نصيب شما نکرد لذا از شما خواهشمندم که در زمان شهادتم گريه نکنيد چرا که شهادت در راه خدا گريه ندارد و شما بايد افتخار کنيد که فرزند خود را در اين راه قرباني کرديد.