بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و درود به خدمت حضرت مهدي و نايب برحقش حضرت امام خميني اين بت شكن زمان, با درود به روان پاك شهيدان و با سلام خدمت تمام رزمندگان اسلام وصيتم را چنين اغاز ميكنم.
قلمت را با خون من رنگين كن و انچه كه ميگويم بنويس, لبانم را بنگر كه هوشمندانه شعار ميدهد و مرا كه سرود ميخوانم, انچه كه بر لبانم ميگذرد آرزوهاي زخم خورده اي است كه به لبم جاريست. انسان به سلاح خويش ايمان اورده و به سلاحي كه بيرون كشيده ميشود و به خوني كه زمين ريخته ميشود. قلمت را با خون من رنگين كن و انچه ميگويم بنويس, به تمام مردان بنويس, بنويس برادران و خويشان, من وصيت خويش را نوشتم, وصيت من رسالت رزمنده است.
برادران شما نشانهاي سپيده دمانيد و شما انجام شب سياهيد. اگر من شهيد شدم رسالت را به خوبي به انجام رسانيد و بردبار باشيد. خونم, يارم, شهرم و نامم همه اين است, من جرقه خونين اتش انقلابم, من همان نيزه ام كه يكبار به دست خود پرتاب كردم, من انبار اتش سلاح اتشينم, دستان من درجبهه اسلحه ام را بر خود ميفشارد, من انقلاب سرزمين عشق و عاشقي خويشم, ان كه تنها راه آزاديست كه با دستان مبارزان تنبار ميشود, با دستان خالي ميجنگيم با نيزه و دشنه, با موشك, با توپهايمان و انقلاب تنها راهمان است.