روز تلخ استادیوم قدس و آن غمِ غلیظ!

روز تلخ استادیوم قدس و آن غمِ غلیظ!

به گزارش کمیته اطلاع‌رسانی دومین کنگره ملی هشت هزار شهید استان همدان، شما را نمی‌دانم، اما من وقتی از بمباران استادیوم قدس حرف وسط می‌آید، یاد استادیوم ورزشی “دیرالزور” می‌افتم. استادیومی با دنیایی از خاطرات تلخ و شیرین ورزشی که سال ۹۶ داعش با استفاده از یك فروند پهپاد اقدام به پرتاب دو بمب دست‌ساز آتش‌زا به آن کرد و در نهایت تمامی مهمات ارتش سوریه منفجر شد.

آن‌ شب برای خیلی از سوری‌های عاشق فوتبال صبح نشد. میان تمام مصیبت‌های آوار شده به در و دیوار شهر، نابودی استادیومی که بخش زیادی از خاطرات آن‌ها را شکل می‌داد، بیش از آنکه فکرش را کنیم، غیر قابل هضم بود.

زور مصیبت اما ۲۵ تیر ۱۳۶۱ خیلی بیشتر از مهمات و خاطرات فوتبالی و سازه‌های فلزی بود. آنجا که نمازگزاران به محض برداشتن سر از سجاده، اجساد تکه‌تکه شده و چادرهای آغشته به خون را به تماشا نشستند.

از آن روز هرچه بگوئیم، باز حق مطلب ادا نمی‌شود که نمی‌شود. بین تمام فریم‌های به جا مانده از ۲۵ تیر ۶۱ در همدان، آنقدر غم و اندوه بزرگ و وصف‌نشدنی، پنهان هست که هر از گاهی به خود تلنگری بزنیم و یادمان نرود که این دیار، چه مردان و زنان والامقامی را تقدیم انقلاب کرده تا امروز از بمباران دیرالزور و امثالهم به دست جنایت‌کارانی همچون داعش فقط و فقط از راه دور چشم قرض به تماشای عکس و فیلم‌هایش بدهیم و آسوده‌خاطر باشیم که امنیت داریم.

امنیت داریم چون روزهایی مثل قدس ۶۱ را از پس تاریخ گذرانده‌ایم. روزهایی که تا دنیا دنیاست، به باد فراموشی سپرده نخواهند شد.

شادی روح شهدای گرانقدر استادیوم قدس، صلوات.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *